حقوق


شناخت و مراعات حقوق ديگران

شناخت وظيفه، پايه انجام وظيفه است.

انسانها در جامعه نسبت‏به يكديگر «وظايف متقابل‏» دارند و به‏تعبيرى ديگر، بر عهده خويش نسبت‏به افراد ديگر «حقوق متقابل‏»دارند. شناخت اين حقوق و انجام آنها و مراعات دو جانبه، ضامن‏تصحيح روابط و سالم‏سازى معاشرتها و زدودن كدورتها و كاهش‏اختلافها و گله‏منديهاست.

در جامعه انسانى، جز با «مراعات‏» ديگران و حقوقشان، وضع‏رفتارى سامان نمى‏پذيرد. مثلا پدر و مادر نسبت‏به فرزندان و به‏عكس، وظايفى دارند. زن در برابر شوهر و شوهر در برابر زن،تعهداتى دارد. فرمانده و سرباز، سبت‏به هم حقوق و وظايفى دارند.دو شريك با يكديگر، كارفرما و كارگر، رئيس و مرئوس، معلم وشاگرد، همسايه با همسايه، مشاور و مشورت‏خواه، خويشاوندان وارحام نسبت‏به هم، برادران و خواهران دينى نسبت‏به يكديگر،مسلمان با مسلمان و ... نمونه‏هاى ديگرى از ارتباطهاى اجتماعى، هركدام نسبت‏به هم محدوده و مجموعه‏اى از تكاليف را دارند كه در آيين‏اسلام، به انجام آنها توصيه شده است. اين وظايف و تكاليف و حقوق، اگر:

1- «شناخته‏» شود،

2- به آنها «عمل‏» شود،

3- عمل هم دو سويه و «متقابل‏» باشد،

بسيارى از مشكلات، يا پيش نخواهد آمد، يا برطرف خواهدگشت.

شبيه اين در قوانين راهنمايى و رانندگى وجود دارد و رانندگان اگرآن آيين‏نامه‏ها را بدانند و به آنها عمل كنند و عمل هم به صورت متقابل‏و از سوى همه رانندگان باشد، نه يكجانبه و ناقص، طبيعى است كه‏بسيارى از تصادفات و حوادث و ضايعات رانندگى پيش نخواهد آمد.

حقوق مسلمانى

جامع‏ترين متن حديثى كه به بيان اين حقوق و وظايف متقابل‏پرداخته است، «رسالة الحقوق‏» از امام زين‏العابدين(ع) است كه دركتابهاى روايى (از جمله در تحف‏العقول و مكارم الاخلاق و ...) آمده‏است. حق برادر دينى، حق همسايه، حق خويشاوند، حق فرزند و اولادو پدر و مادر، حق زن و شوهر، حق شاگرد و استاد، حق مولا و بنده، حق‏همنشين و دوست و شريك، حق والى و رعيت، حق مشير و مستشير ازجمله حقوقى است كه در آن حديث ارزشمند بيان شده است.

در جامعه اسلامى، مسلمان متعهد خود را نسبت‏به برادران دينى‏مسؤول احساس مى‏كند و تكاليفى بر عهده او است. طبعا هر مسلمانى‏بايد اين حق را بر گردن خويش احساس كند و آن گونه كه ياد شد،مراعات و به كار بستن اينها طرفينى بايد باشد، تا اثر خويش را بگذارد.اين حقوق بسيار است، به برخى از آنها كه در احاديث اسلامى آمده‏است، اشاره مى‏شود:

1- اينكه مسلمان آنچه را براى خود دوست دارد، براى برادر دينى‏خودش هم بپسندد و آنچه را كه براى خود نمى‏پسندد، براى ديگران‏هم نپسندد و روا نشمارد. اين اولين و مهمترين حقى است كه هرمسلمان بر گردن ما دارد و روايات بسيارى در اين زمينه نقل شده است،حقى بسيار مهم، اما بسيار آسان و اندك!

امام صادق(ع) به معلى بن‏خنيس در حديثى كه به برشمارى اين‏حقوق پرداخته است، مى‏فرمايد:

«ايسر حق منها ان تحب له ما تحب لنفسك و تكره له ما تكره لنفسك‏».

آنچه براى خود دوست مى‏دارى، براى او هم دوست‏بدارى و آنچه‏براى خويش ناخوشايند مى‏دانى، براى او هم ناخوشايند بدانى! ... البته‏گفتن اين سخن آسان است، اما عمل به آن بسى دشوار!

2- اينكه مسلمان، مسلمان ديگر را با دست و زبان نرنجاند.

خدا را بر آن بنده بخشايش است.

كه خلق از وجودش در آسايش است.

و اين از مهمترين اصول اخلاقى و معاشرتى اسلام و نشانه‏مسلمانى است. تا آنجا كه رسول خدا(ص) فرموده است: «المسلم من‏سلم المسلمون من لسانه و يده‏».

مسلمان كسى است كه مسلمانان از زبان و دست او در سلامت وآسايش باشند.

3- اينكه مسلمان در برابر مسلمان، متواضع باشد و از تكبربپرهيزد.

4- حرف ديگران را در باره مؤمن و مسلمان نشنود و نپذيرد و به‏سخن‏چينيها گوش ندهد و در پى خطاها و عيوب نباشد و اگر هم نقطه‏ضعفى از كسى شنيد يا فهميد، آن را فاش نسازد و آبرويش را نبرد.كسى كه در پى عيوب مسلمين باشد از نظر مسلمانى و دينى گرفتارسقوط است و از ولايت‏خدا بيرون رفته، در ولايت‏شيطان قرارمى‏گيرد. پيامبر اسلام(ص) فرمود:

«يا معشر من اسلم بلسانه و لم يسلم بقلبه، لا تتبعوا عثرات المسلمين فانه من‏تتبع عثرات المسلمين تتبع الله عثرته و من تتبع الله عثرته يفضحه‏».

اى گروه كسانى كه به زبان مسلمان شده‏ايد ولى دلها مسلمان نشده‏است! در پى عيبها و لغزشهاى مسلمانان نباشيد، چرا كه هر كس در پى‏شمارش و يافتن عيبهاى مسلمانان باشد، خدا هم پى‏جوى عيب اوخواهد شد و هر كه را كه خدا در پى عيوبش افتد، رسوايش مى‏سازد.

5- پرهيز از قهر كردن و قطع رابطه، و اگر هم مفارقت و قطع‏ارتباط پيش آمد، آن را بيش از سه روز طول ندهد. و فضيلت از آن كسى‏است كه زودتر آشتى كند و در صلح كردن پيشگام و پيش‏قدم گردد. هراندازه كه اين جدايى بيشتر شود، شيطان خوشحال‏تر مى‏گردد. در اين‏زمينه هم احاديث‏بسيارى نقل شده است.

6- بى‏اجازه و سرزده وارد بر خانه برادر مؤمن نشود و اگرمى‏خواهد داخل خانه يا اتاق يا محل كار او بشود، قبلا اجازه بگيرد (دراين زمينه، در فصل «حريم خانه و زندگى‏» مفصلا بحث‏شده است.).

7- برخورد با افراد، با چهره‏اى گشاده و خندان و كدورت‏زدا، وزدودن غم و اندوه از دل برادر ايمانى و ادخال سرور و شادمانى بر يك‏مسلمان، كه اين كار، نزد خداوند، پاداشى عظيم دارد.

8- وفاى به عهد و عمل كردن به وعده و پرهيز از خلف وعده،يكى ديگر از حقوقى است كه در روايات آمده و مسلمان در برابرمسلمان بايد خود را به آن موظف بداند. به تعبير امام سجاد(ع): آن كس‏كه وعده مى‏دهد و عمل نمى‏كند، منافق است. و رسول خدا(ص)فرمود:

«من كان يؤمن بالله و اليوم الاخر فليف اذا وعد»; (4) .

هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، هر گاه كه وعده مى‏دهد،به آن وفا كند.

9- انصاف در برخورد با مسلمانان، يعنى آن گونه كه دوست دارد باخودش رفتار كنند و با او برخورد داشته باشند، خودش هم با ديگران‏همان گونه معاشرت كند. اين فضيلت اخلاقى در احاديث، مايه عزت‏نزد خدا و نجات از آتش دوزخ در قيامت‏به شمار آمده است و درسخنى از امام صادق(ع)، به عنوان يكى از سخت‏ترين تكاليفى كه خدابر بندگانش مقرر كرده، به حساب آمده و در كنار انصاف، مواسات وذكر خداوند در همه حال بيان شده است.

10- احترام به بزرگترها و محبت و رفق نسبت‏به كوچكترها.

11- اصلاح ميان افراد و آشتى دادن آنان، كه اين وصيت پيامبراسلام در همه دورانها و توصيه حضرت على(ع) در بستر شهادت وسفارش ائمه ديگر است و رسول خدا آن را به عنوان «افضل الصدقه‏»دانسته است و حتى دروغ مصلحتى براى زدودن اختلاف و ايجادآشتى بين دو مسلمان مجاز شمرده شده است.

12- پوشاندن عيوب مسلمانان جهت‏حفظ آبروى آنان. به تعبيررسول خدا(ص): هر كس عيب‏پوش مسلمانى باشد، خداوند هم عيب‏او را در دنيا و آخرت مى‏پوشاند.

13- پرهيز از حضور در جاهايى كه سوءظن مسلمانان رابرمى‏انگيزد. «پرهيز از مواضع تهمت‏» يك تكليف است و چون ناپرهيزى‏از حضور در جاهايى كه بدگمانى ديگران را سبب مى‏شود، موجب به‏گناه افتادن آنان مى‏شود، پس در مقابل مؤمنان وظيفه داريم كه از اين‏گونه حضورهاى شائبه‏دار و سوءظن‏آور و مساله‏ساز بپرهيزيم تاموجب به گناه افتادن ديگران نشويم.

14- رفع نياز مؤمنان و تلاش در راه «قضاء حاجت‏» او و برطرف‏كردن مشكلاتش، يكى ديگر از «حقوق مسلمانى‏» است و در روايات،ثوابى بيش از نماز و روزه و حج و طواف براى آن بر شمرده شده است.بهره‏گيرى از مال و قدرت و آبرو و وجهه خويش، براى يارى يك‏مسلمان و برطرف كردن رنج و مشكل و گرفتارى او از عظيم‏ترين‏تكاليف ما در برابر برادران دينى است.

تا توانى به جهان خدمت محتاجان كن به دمى يا درمى يا قلمى يا قدمى.

15- حفظ عرض و آبروى يك مسلمان در غياب او و اگر كسى به‏يك مسلمان تهمتى زد، دفاع از او واجب است و اگر بتواند دفاع كند وتهمت را دفع كند ولى كوتاهى و سستى كند، به مقتضاى روايات، درگناه تهمت‏زنندگان شريك است. كسى نزد پيامبر اكرم(ص) ازمسلمانى بدگويى كرد و به آبروى او متعرض شد. رسول خدا آن سخن‏را رد كرد و از او دفاع نمود، سپس فرمود: هر كس از آبرو و حيثيت‏برادر دينى‏اش دفاع كند، اين دفاع در قيامت‏حجابى از آتش مى‏شود واو را حفظ مى‏كند: «من رد عن عرض اخيه كان له حجابا من النار».

16- سلام و مصافحه و معانقه. در روايات بى‏شمارى است كه‏مسلمان وقتى به مسلمان ديگر مى‏رسد، سلام دهد، دست‏بدهد ومصافحه و معانقه كند، اگر او عطسه كرد، در پاسخ عطسه‏اش دعا كند واز خداوند براى او حمت‏بطلبد.

17- عيادت، ديدار، تشييع جنازه، زيارت قبور، تسليت و تعزيت‏به خانواده، دعا پس از فوت و ... اينها از جمله حقوقى است كه بر عهده‏مسلمان است. اگر برادر دينى‏اش بيمار شد، به عيادت او برود. اگر ازسفر آمد يا از ج‏برگشت، او را زيارت كند، يا كلا مساله ديد و بازديد ورفت و آمد با برادر دينى. و اگر از دنيا رفت، در تشييع جنازه‏اش شركت‏كند و براى تسليت‏گويى به بستگان و فرزندان او، به خانه‏اش سركشى‏كند، سر قبر او حاضر شود، دعا و فاتحه بخواند، پس از فوت، كارهاى‏صالح و شايسته به نيت و نيابت از برادر دينى انجام دهد و ثوابش راهديه به روح او كند.

حقوقى كه ياد شد، نه همه حقوق، بلكه برخى از حقوق مسلمانى‏است كه براى هر كدام احاديث فراوانى در منابع ما نقل شده است كه‏جهت پرهيز از طولانى شدن بحث، به اشاره‏اى بسنده كرديم.

اما مناسب است كه چند حديث نسبتا جامع هم در همين مقوله‏هاعرضه كنيم، تا با حقوق متقابل دينى آشنا گرديم.

امام باقر(ع) فرمود: از جمله حقوق مؤمن بر برادر دينى‏اش اين‏است كه: گرسنگى او را برطرف سازد، راز و عيب او را بپوشاند، رنج واندوهش را برطرف سازد، قرض و بدهى او را بپردازد و هر گاه از دنيارفت، جايگزين او در رسيدگى به وضع خانواده و فرزندانش باشد.

پيامبر اكرم(ص) فرمود: مؤمن هفت‏حق بر گردن مؤمن دارد كه ازسوى خدا واجب شده است.

1- در پيش رو، احترامش كند.

2- در دل، محبت او را داشته باشد.

3- در مال خود، مواسات نسبت‏به او داشته باشد.

4- غيبت او را حرام شمارد.

5- هنگام بيمارى به عيادتش رود.

6- پس از مرگ، در تشييع جنازه او شركت كند.

7- پس از فوت او، در باره‏اش جز خير و نيكى نگويد.

معلى بن‏خنيس گويد: از امام صادق(ع) پرسيدم: حق مؤمن برمؤمن چيست؟ حضرت فرمود: مى‏ترسم كه بدانى و عمل نكنى و آنهارا تباه سازى. گفتم: لا حول و لا قوة الا بالله (يعنى ان شاءالله به يارى خداعمل خواهم كرد). فرمود: «مؤمن بر گردن مؤمن هفت‏حق دارد كه همه‏واجب است و اگر هر كدام را ضايع و تباه كند از لايت‏خدا بيرون رفته‏و طاعت الهى را نافرمانى كرده است:

«اول‏»: اينكه آنچه براى خود دوست مى‏دارى براى او هم دوست‏بدارى و آنچه بر خود نمى‏پسندى براى او هم نپسندى.

«دوم‏»: اينكه با جان و مال و زبان و دست و پايت او را يارى كنى.

«سوم‏»: آنكه در پى جلب رضاى او باشى و او را به خشم نياورى ودستورش را اطاعت كنى.

«چهارم‏»: آنكه براى او «چشم‏» و «راهنما» و «آينه‏» باشى (ان تكون‏عينه و دليله و مرآته).

«پنجم‏»: آنكه چنين نشود كه تو سير باشى و او گرسنه، تو سيراب‏باشى و او تشنه، تو پوشيده باشى و او عريان!

«ششم‏»: آنكه اگر خادم يا همسرى دارى كه كارهاى تو را انجام‏مى‏دهد و او بى‏همسر است، خدمتگزار خودت را بفرستى كه‏لباسهايش را بشويد. برايش غذا بپزد و برايش جا بيندازد.

«هفتم‏»: آنكه قسم خوردن او را بپذيرى، دعوتش را قبول كنى، دربيمارى‏اش به عيادتش بروى، در مرگش براى تشييع جنازه حاضرشوى و اگر حاجت و نيازى دارد، در رفع آن نياز بكوشى و نگذارى كه‏او از تو درخواست كند (يعنى پيش از آنكه او درخواست كند، خودت‏به رفع مشكلش اقدام كنى).

هر گاه چنين كردى (و به اين وظايف عمل نمودى) ولايت تو به‏ولايت‏خدا متصل مى‏گردد.».

مراعات اين وظايف متقابل، جامعه‏اى آرمانى، باصفا و صميميت،همبسته و منسجم، عاطفى و نيرومند پديد مى‏آورد كه از حرارت ايمان‏و شوق برخوردار است و آحاد و افراد، در سايه اين مودت و صداقت ومراعات، به قدرتى استوار و مجموعه‏اى مستحكم و خلل‏ناپذير تبديل‏مى‏شوند و جامعه اسلامى به عزت و اقتدار مى‏رسد.

پايان اين بحث را با حديثى از امام صادق(ع) قرار مى‏دهيم كه درباره اداى حق مؤمنان فرمود:

«ما عبد الله بشى‏ء افضل من اداء حق المؤمن‏».

خداوند، به چيزى برتر از «اداى حق مؤمن‏»، عبادت نشده است.

لقمان جکیم

 

نصایح لقمان حکیم برای فرزندش


۱- فرزندم هیچ کس و هیچ چیز را با خداوند شریک مکن!

۲-
با پدر و مادرت بهترین رفتار را داشته باش!

۳-
بدان که هیچ چیز از خداوند پنهان نمی ماند!

۴-
نماز را آنگونه که شایسته است بپادار!

۵-
اندرز و نصیحت دیگران را فراموش مکن!

۶-
در مقابل پیش آمدها شکیبا باش !

۷-
از مردم روی مگردان و با آنها بی اعتنا مباش!

۸-
با غرور و تکبر با دیگران رفتار مکن!

۹-
در راه رفتن میانه رو باش!

۱۰-
بر سر دیگران فریاد مکش و آرام سخن بگو!

۱۱-
از طریق اسماء و صفات خداوند او را بخوبی بشناس!

۱۲-
به آنچه دیگران را اندرز می دهی خود پیشتر عمل کن!

۱۳-
سخن به اندازه بگو!

۱۴-
حق دیگران را به خوبی اداء کن!

۱۵-
راز و اسرارت را نزد خود نگاه دار!

۱۶-
به هنگام سختی دوست را آزمایش کن!

۱۷-
با سود و زیان دوست را امتحان کن!

۱۸-
با بدان و جاهلان همنشینی مکن!

۱۹-
با اندیشمندان و عالمان همراه باش!

۲۰-
در کسب و کار نیک جدّی باش!

۲۱-
بر کوتاه فکران و ضعیفان اعتماد مکن!

۲۲-
با عاقلان ایماندار مدام مشورت کن!

۲۳-
سخن سنجیدۀ همراه با دلیل را بیان کن!

۲۴-
روزهای جوانی را غنیمت بدان!

۲۵-
هم مرد دنیا و هم مرد آخرت باش!

۲۶-
یاران و آشنایان را احترام کن!

۲۷-
با دوست و دشمن خوش اخلاق باش!

۲۸-
وجود پدر و مادر را غنیمت بشمار!

۲۹-
معلم و استاد را همچون پدر و مادر دوست بدار!

۳۰-
کمتر از درآمدی که داری خرج کن!

۳۱-
در همۀ امور میانه رو باش!

۳۲-
گذشت و جوانمردی را پیشه کن!

۳۳-
هر چه که می توانی با مهمان مهربان باش!

۳۴-
در مجالس و معابر چشم و زبان را از گناه باز دار!

۳۵-
بهداشت و نظافت را هیچگاه فراموش مکن!

۳۶-
هیچگاه دوستان و هم کیشان خود را ترک مکن!

۳۷-
فرزندانت را دانش و دینداری بیاموز!

۳۸-
سوارکاری و تیراندازی و ... را فراگیر!

۳۹-
در هر کاری از دست و پای راست آغاز کن!

۴۰-
با هر کس به اندازۀ درک او سخن بگو!

۴۱-
به هنگام سخن متین و آرام باش!

۴۲-
به کم گفتن و کم خوردن و کم خوابیدن خود را عادت بده!

۴۳-
آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند!

۴۴-
هر کاری را با آگاهی و استادی انجام بده!

۴۵-
نا آموخته استادی مکن!

۴۶-
با ضعیفان و کودکان سرّ خود را در میان نگذار!

۴۷-
چشم به راه کمک و یاری دیگران مباش!

۴۸-
از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش!

۴۹-
هیچ کاری را پیش از اندیشه و تدبر انجام مده!

۵۰-
کار ناکره را کرده خود مدان!

۵۱-
کار امروز را به فردا مینداز!

۵۲-
با بزرگتر از خود مزاح مکن!

۵۳-
با بزرگان سخن طولانی مگو!

۵۴-
کاری مکن که جاهلان با تو جرأت گستاخی پیدا کنند!

۵۵-
محتاجان را از مال خود محروم مگردان!

۵۶-
دعوا و دشمنی گذشته را دوباره زنده مکن!

۵۷-
کار خوب دیگران را کار خود نشان مده!

۵۸-
مال و ثروت خود را به دوست و دشمن نشان مده!

۵۹-
با خویشاوندان قطع خویشاوندی مکن!

۶۰-
هیچگاه پاکان و پرهیزکاران را غیبت مکن!

۶۱-
خود خواه و متکبر مباش!

۶۲-
در حضور ایستادگان منشین!

۶۳-
در حضور دیگران دندان پاک مکن!

۶۴-
با صدای بلند آب دهان و بینی را پاک مکن!

۶۵-
به هنگاه خمیازه دست بر دهان خویش بگذار!

۶۶-
حالت خستگی را در حضور دیگران ظاهر مکن!

۶۷-
در مجالس انگشت در بینی مینداز!

۶۸-
کلام جدی را با مزاح آمیخته مکن!

۶۹-
هیچکس را پیش دیگران خجل و رسوا مکن!

۷۰-
با چشم و ابرو با دیگران سخن مگو!

۷۱-
سخن گفته شده را تکرار مکن!

۷۲-
از شوخی و مزاح خود کمتر کن!

۷۳-
از خود و خویشاوندان نزد دیگران تعریف مکن!

۷۴-
از پوشیدن لباس و آرایش زنان پرهیز کن!

۷۵-
از خواسته های نابجای زن و فرزندان پیروی مکن!

۷۶-
حرمت هر کس را در حد خود نگاه دار!

۷۷-
در بد کاری با اقوام و دوستان همکاری مکن!

۷۸-
از مردگان به نیکی یاد کن!

۷۹-
از حضومت و جنگ افروزی جدّا پرهیز کن!

۸۰-
با چشم احترام به کار دیگران نگاه کن!

۸۱-
نان خود را بر سفره ی دیگران مخور!

۸۲-
در هیچ کاری شتاب مکن!

۸۳-
برای جمع آوری بیش از حد مال و ثروت حرص مخور!

۸۴-
به هنگاه خشم شکیبا باش و سخن سنجیده بگو!

۸۵-
از پیش دیگران غذا و میوه بر مدار!

۸۶-
در راه رفتن از بزرگان پیشی مگیر!

۸۷-
سخن و کلام دیگران را قطع مکن!

۸۸-
به هنگام راه رفتن جز به ضرورت چپ و راست خود را نگاه مکن!

۸۹-
در حضور مهمان بر کسی خشم مگیر!

۹۰-
مهمان را به هیچ کاری دستور مده!

۹۱-
با دیوانه و مست سخن مگو!

۹۲-
برای کسب سود و دوری از زیان آبروی خود را مریز!

۹۳-
در کار دیگران کنجکاوی و جاسوسی مکن!

۹۴-
در اصلاح میان مردم هیچ گاه کوتاهی مکن!

۹۵-
ادب و تواضع را هیچ گاه فراموش مکن!

۹۶-
با خداوند صادق و با مردم با انصاف باش!

۹۷-
بر آرزو ها و خواسته های خود غالب باش!

۹۸-
خدمتکاری بزرگان و همکاری با مستمندان را فراموش مکن!

۹۹-
با بزرگان با ادب و با کودکان مهربان باش!

۱۰۰-
با دشمنان مدارا کن و در مقابل جاهلان خاموش باش!

۱۰۱-
در مال و مقام دیگران طمع مکن!

۱۰۲-
از رفت و آمد و مال و مرام و مسلک خویش کمتر بگو!

۱۰۳-
بجز خداوند هیچ کس و هیچ چیز را فرمانروا و فریادرس خویش مشمار!

۱۰۴-
عمر و روزی با حساب و کتاب است، پس مترس و طمع مکن!

۱۰۵-
عمر را برای عمل و عبادت و پاکی و پرهیزکاری غنیمت بدان!

۱۰۶-
اگر بهشت را می طلبی از فساد و ستم و گردن کشی پرهیز کن!

۱۰۷-
سرچشمه ی زشتی ها را دنیا پرستی و مستی و نادانی بدان!

۱۰۸-
بجز در حق و راستی بندگان خدا را بندگی و فرمانبری مکن!

۱۰۹-
خود را با ستم سلاطین شریک مگردان!

۱۱۰- دنیای دیگر را به دست فراموشی مسپار!


۱۱۱
- از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش!

۱۱
۲-
از مردم روی مگردان و با آنها بی اعتنا مباش!

۱۱
۳-
با غرور و تکبر با دیگران رفتار مکن!

۱۱
۴-
در راه رفتن میانه رو باش!

۱۱۵- بر سر دیگران فریاد مکش و آرام سخن بگو!

 

 

احادیث و سخن بزرگان

 

رسول اکرم (ص):

 

محبوب ترین شما نزد خدا خوش خلق ترین شماست.

 

ناتوان ترین مردم کسی است که از دعا کردن عاجز باشد.

 

من فقط برای کامل کردن فضائل اخلاقی مبعوث شده ام.

 

 

بسری هارولد کلمپ:

 

شما نمیتوانید با تنفر داشتن از دیگری خودتان را به خدا نزدیکتر کنید، چه معتقد باشید که این خشمی بجاست و یا نه. رابطه میان روح - که شما هستید - و خدا بر اساس عشق است. و جاییکه عشقی پاک وجود دارد، هیچ جایی برای هیچ نوع خشمی وجود ندارد.

 

 

آداب معاشرت

 

چند قانون آداب معاشرت

 

كافيست نگاهي به دور و اطراف خود بيانـدازيـد تـا مـتوجه شويد شمار اندكي از افراد متشـخـص و با نزاكت بجاي مانده است. در روزگـاران پيـشـيـن به آداب ,و نزاكت اجتماعي بهاي بيشتري داده مي شد. اما افسوس كه جامعه مهاجر هموطنان ما امروز دستخوش تحولات گوناگوني گشته است. مقصود آن نيست كـه مـردم بـايد هـمـانـنـد ربـات آداب معاشرت را يك به يك و مـو بـه مـو، بـرده وار رعايت و اجـرا كنند بلكه رعايت برخي آداب پسنديده بشما كمك خواهد كرد تا شان و منزلت اجتماعيتان ارتقا يابد. نـكاتـي گرداوري شده است كه مي تواند شما را از يك فرد عامي به يك انسان متشخص و جتلمن تبديل كند. با رعايت اين نكات ساده به شما اطمينان ميدهم كه ديگران شما را در زمره افراد با اصل و نسب و فرهيخته قرار خواهند داد.شخصي كه ديگران آرزوي معاشرت و شراكت با وي را دارند.

 

 1- هميشه مودب باشيد اگـر هـم از كـسي خوشتان نمي آيد نيازي نيست كه شان و منزلت خودتان را تا سطح اجـتمـاعي آن فرد تنزل دهيد. مودب و با نزاكت بـاشيد تـا بـرتـري خـود را نـسـبـت بـه آن شخص ثابت كنيد.

 

 2- هيچگاه دشنام ندهيد دشنام و ناسزاگويي مطلقا ممنوع مي باشد. چون نشان دهنده آن است كه شما قادر نيستيد براي بـيـان عقايد خودتان از واژه ها ولغات مناسبتري بهره بگيريـد. از آن گذشته لااباليگري هميشه دور از نزاكت و ادب مي باشد.

 

 3- با صداي بلند صحبت نكنيد هنگامي كه با صداي بلند صحبت ميكنيد، بـاعث بالا بردن سطح استرس ميان اطرافيان خود ميگرديد. بـلند صحبت كردن بيانگر آن است كه شما قادر به بحث منطقي با ديگران نـيـستيد و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان مي دهد و آنكه مي خـواهـيـد حرف خودتان را با توسل به زور وخشونت به كرسي بنشانيد . هـمـچـنـيـن بلند صحبت كردن سبب جلب توجه اطرافيان ميگردد البته توجه منفي.

 

 4- كنترل خود را از دست ندهيد زماني كه شما كنترل اعصاب خود را از دست ميدهيد و از كوره در ميرويد به همه نشان مي دهيد قادر به كنترل احساسات و هيجانات خود نمي باشيد. وقـتـي هم كه شما از كنترل رفتار خودتان عاجز مي بـاشيـد، چـگونـه قـادر بـه كـنـترل چيز ديگري خواهيد بود؟ همواره خونسردي خود را حفظ كنيد (كار آساني نخواهد بود اما به زحمتش مي ارزد).

 

 5- به ديگران خيره نشويد زل زدن به ديگران و چـشـم چـرانـي نوعي تعرض به ديگران محسوب مي گردد. شما كه نمي خواهيد بي جهت ديگران را مرعوب خود سازيد؟

 

 6-صحبت كسي را قطع نكنيد پيش از آنكه اظهار عقيده اي بكنيد، اجـازه دهـيـد صـحـبت ديگـران بـه پايان برسد. ميان صحبت كسي پريدن نشانه بي نزاكتي و عدم برخورداري از مـهـارتـهاي اجـتـمـاعـي فرد مي باشد. اگر نمي خواهيد خودبين و از خود راضي بنظر آييد، هيچگاه صحبت كسي را قطع نكنيد و هرگاه كه ناچار بـه انـجـام ايـن كـار شـديـد حتـما بـا گـفـتـن جـمله \"معذرت مي خواهم\"، اقـدام بـه انـجام آن كار كنيد. مـودب بـودن بـه مـفـهـوم آن اسـت كـه بـراي موقعيت، عقايد و احساسات ديگران احترام قائل شويم.

 

7- هميشه وقت شناس باشيد مهم است كه به وقت ديگران احترام بگذاريد.سـر مـوقـع در جـلسات، قـرار مـلاقـات هـا، موقعيت هاي شغلي و اجتماعي حضور يابيد. هـمچـنـين يك فرد متشخص مي داند چه زماني بايد ميهماني را ترك كند.

 

 8- اسرار زندگي خصوصي خود را فاش نسازيد آبرو، شرافت، صداقت و بصيرت بـزرگـتـريـن و مـهـمـتـرين عـامـل براي حفظ اعتبار يك فرد متشخص مي باشد. جزئيات زندگي شخصي شما بايد محرمانه باقي بمانند. بـنـابـراين هرگاه شخصي در مـهـمـاني شـروع بـه سـخن چيـنـي كرد، از صحبتي در رابطه به زندگيتان به ميان نياوريد.

 

 9- آب دهان نياندازيد اغلب مـردها ايـن كـار را بطور ناآگاهانه انجام مي دهند. آب دهـان انداختن بسيار زننده بوده و بي شخصيتي فرد را ميرساند. هيچگاه آب دهان نيندازيد مگر آنكه بخواهيد ثابت كنيد انسان بي نزاكتي هستيد.

 

 10- حرمت بزرگترها را نگاه داريد در واقع شما بايد همانطور كه دوست داريد مورد احترام ديگران باشيد خود نيز به ديگران احترام بگذاريد. امروزه جوانان خيال مي كنند همه چيز را مي دانند و از همه چيز سر در مياورند و در واقـع خـود را عـقـل كل ميدانند اما اينطور نيست. كافيست به 5 سال پيش خود بيانديشيد.....يقينا شما امروز بسيار باهوش تر و با تجربه تر شده ايد. اينطور نيست؟ بـا آنـكـه 5 سـال پـيـش نـيـز فكر ميكرديد همه چيز را ميدانيد.

 

 11- به اشتباهات ديگران نخنديد اين يكي از پست ترين كارهاي است كه كسي ممكن است انجام دهد. هـنـگـامـي كـه شما اشتباهي مرتكب ميشويد و يا خراب كاري ميكنيد تنها انتظاري كه از ديـگران داريد آن است كه اشتباهات و خطاهاي شما را برويتان نياورند و از آنها چشم پوشي كنند. از آن مهمتر شما را بواسطه آنها مورد تمسخر قرار ندهند.

 

 12- كلاه خود را از سر برداريد شايد امروزه اين رسم ديگر هوادار نداشته باشد. شما مي بـايد كـلاه و هـر آنـچه بر سر داريد را به هنگام داخل شدن به منزل از سر خود برداريد. از آن گـذشـتـه هيچگاه با كلاه بر سر ميز شام ننشينيد چون اينكار نشانه بي نزاكتي مفرط مي باشد.

 

13- پيش از صرف غذا منتظر بمانيد همه ميهمانان سر جايشان بنشينند زماني كه براي صرف غذا سر ميز نشسته ايد، بايد منتظر بمانيد تا تمام ميهمانان كاملا سـر جايشان بنشينند و آماده صرف غذا گردند. هـمـه افـراد بـايد در يك زمـان شـروع بــه صـرف غذا كنند. اين نكته اگرچه مـوشـكـافـانـه بـنـظـر مـي رسد، اما بسيار حائز اهميت ميباشد.

 

14- فخر فروشي نكنيد هيچ كس از آدم لاف زن خوشش نمي آيد. در هنـگام گـفـتـگو دربـاره مـسايـل مـالي به دارايي هاي خود اشاره نكرده و ثروت خود را به رخ نكشيد.

 

 15- به ساعتتان نگاه نكنيد هنگامي كه در يك جمع و محفلي مي باشيد، مدام به ساعت خود نگاه نكنيد مگر آنكه بـلافـاصله قصد ترك آن محل را داشته باشيد. وقتي به ساعتتان نگاه مي كـنـيـد ديـگران اينگونه برداشت ميكنند كه شما خسته و بي حوصله گشته ايد. آيـيـن جوانمردي : علاوه بر دستورات فوق مردان متشخص بايد در حضور يك خانم محترم از قـوانين ذيل نيز پيروي كنند. شـايد دوران جـوانمردي بـسر رسـيده بـاشـد امـا هـنـوز كـاملا از ميان نرفته است. شمـا جـزء مـعدود افرادي باشيد كه ايـن رسوم را هـمـچـنـان زنـده و پابـرجـا نـگاه ميدارند.

 

 1- هميشه در را برايش باز كنيد اين شـايـد مـهـمتـرين قـانون آداب مـعـاشرت براي مردان باشد. خواه او در حـين ورود بـه موتر شما، رستوران، باشگاه و يا هر جاي دروازه دار باشد، دروازه را هـمـيـشه بايد برايش باز نگاه داريد تا او عبور كند.هرگاه چندين دروازه وجود داشت يك به يك آنها را برايش بگشاييد.

 

2- كمك كنيد کرتي را بپوشد همواره به همسر خود در تـن كـردن بالاپوش و يـا کرتي كـمك كنـيد. اين عمل ساده و در عين حال موثر مي باشد.

 

 3- كمكش كنيد بنشيند

 

 4- جاي خود را به او بدهيد هرگاه خانمي نزديك ميز غذا آمد و يا در اماكن و وسائط نـقـليـه عـمـومـي وارد گـشـت و چوکي خالي موجود نبود، شما بايد برخيزيد و جاي خود را وي تقديم كنيد.

 

 5- از جاي خود برخيزيد هميشه هنگامي كه خانمي به اطاق وارد و يا از آن خارج مي گردد از جاي خود برخيزيد و يا حداقل هنگام ورود از جاي خود برخيزيد.

 

6-دستان او را بگيريد در ميهماني ها و موقعيتهاي اجتماعي بايد دست خود را به همسرتان تـقديـم كنـيد كه نشانه صميميت بيشتر مي باشد اما وقتي بروي سطح ناهمـوار قدم ميزنيد باعث كمك به وي مي شود خصوصا زماني كه او كفش پاشنه بلند به پا كرده باشد.

 

7- نيازهاي او را جويا شويد با آنكه اين كار را اكثر مردان انجام مي دهند، امـا بـاز كـمـك زيـادي به متشخص بودن ما مي كند. هنگامي كه در موقيتهاي اجتماعي مي باشيد، هـمـواره از وي بـپرسيد كه آيا نـوشيـدنـي و يـا غـذا ميل دارد كه برايش بياوريد. به او نـشـان دهـيـد كـه بـه آسـايـش و نيازهاي وي اهميت قائل هستيد.

 

8- اگر چيزي از دستش به زمين افتاد به وي باز گردانيد هـنگامـي كـه خـانمي چيزي از دستانش به زمين افتاد آن را از روي زمين برداشته و بـه وي بـدهيـد. خـواه آن چـيز دستكش باشد و يا يك اسكناس. الـبـتـه حتما از ناحيه زانو خم شويد و نه از كمر.

 

9- در راه پله كنار، خانم راه برويد هيچگاه در راه پله پشت يك خانم حركت نكنيد. خصوصا وقتي دامن كوتاه پوشيده باشد. كنار و يا اندكي جلوتر از وي حركت كنيد. ايـن قـانـون در هنـگـام عبـور از پياده رو نيز بايد رعايت گردد. همچنين هيچگاه يك خانم را از فاصله نزديك تعقيب نكنيد.

 

 10- از قسمت بيروني پياده رو حركت كنيد اين به خانـم هـمراه شـما اجـازه مي دهـد كه از رفـت و آمـد خـودروها دور گـردد. هـرگاه خـودرويي نـاگهان از كنـار شـما عبور كرد و آب كنار خيابان را بسمت شما پاشـيـد، ايـن شما هستيد كه خيس خواهيد شد و نه خانمتان. ميدانم..ميدانم.اما اين بهايي است كه شما براي متشخص بودن بايد بپردازيد.

 

11- در حضور يك خانم سگرت نكشيد هيچگاه در حضور يك خانم سگرت نكشيد مگر آنكه پيش از آن از وي اجازه گرفته باشيد.

 

12- هرگاه بسته اي به همراه داشت برايش حمل كنيد ايـن كـار به او نشان ميدهد كه شما برايش احترام قائل هستيد و آسايش و راحتي وي را خواستاريد.

 

اندرز ها

 

هنگامی که سیبی را با دندان می شکافی در دل با او بگو: «تخم های تو در تن من خواهند زیست، و شکوفه های فردای تو  در دل من خواهند شکفت، و عطر تو نفس من خواهد بود، و ما با هم در همه فصلها شادی خواهیم کرد».

 

من نمی دانم تا کی باید منتظر باشیم که مدیریت تازه به دوران رسیده ی دوره ی ما سیاست «آزمون و خطا» را با هزینه کردن از کیسه ملت ادامه بدهد؟ گاهی در مسائل اقتصادی به کشفیاتی!! برمی خوریم. درست مثل اینکه صنایع کشور را بخواهیم با اختراع دوباره چرخ از ابتدا شروع کنیم.

 

حقیقت و خوشبختی بدون سفر در راههای پر پیچ و خم نفس یا خود ممکن نیست. شما نمی توانید وقتی جایی لنگر انداخته اید به سیر سفر خود ادامه بدهید.

 

بسياری نمي دانند

وقتي رژه مي روند

دشمن پيش قراولشان است.

صدايی كه به آنها فرمان ميدهد

صدای دشمنانشان است.

آن كه از دشمن سخن مي گويد خود دشمن است.

 

وظايف شخص نسبت به خود، به خانواده، به وطن و به جهان از يكديگر جدا و مستقل نيستند. نمی توان با زيان رساندن به خود يا خانوادۀ خود به وطن خويش خدمت كرد. به همين قرار نمی توان با زيان رساندن به جهان نيز به وطن خود خدمت كرد.

 

خوشبختی بر سه اصل استوار است :

1- فراموش کردن گذشته

2- غنیمت شمردن حال

3- امیدوار بودن به آینده

 

یکی ازراههای خوشبختی این است که شخص نسبت به کوچکترین نعمت ها شکرگذارباشيم .